درست اسفند سال ۱۳۱۶ بود که رضاخان واردشدن خرافات به روضهخوانی سالار شهیدان، امامحسین (ع)، را بهانه قرارداد و فرمان منع روضهخوانیها را صادرکرد.
با این فرمان مأموران حکم گرفتند تا مقابل روضه خوانیها بایستند. البته این حکم چندان دوام نیاورد و خیلی زود توسط گروههای عزادار مردمی شکسته شد. در مشهد هم اعضای فعال تکیه قنادها برای نخستینبار این غدغن بودن را شکستند و شروع به عزاداری با نام سالار شهیدان کردند.
آن زمان مصادف با اولین روزهای محرم، بیشاز ۴۰۰ قناد در تنها تکیه شناخته شده خودشان در پایین خیابان دور هم جمع شدند، تنها علم تکیه را بستند، چادر عزاداری را بالا بردند و شروع کردند به سینهزدن و رفتن به حرم.
با این اتفاق که بدون دخالت مأموران حکومتی نبود، ممنوعیت رضاخانی در مشهد شکسته شد و سایر هیئتها هم عزاداریشان را شروع کردند.از آن روزها بیشاز ۸۰ سال میگذرد و ب.
اما هنوز شاگرد تعدادی از این قنادها محرم هر سال را با خاطرهگویی از این اتفاق در تکیه قنادها آغاز میکنند. حاج علیاصغر صالحی و آقای محمدقلی لری، همان شاگرد قنادیهای قدیم پایین خیابان، هستند که این اتفاق مهم را هنوز به خاطر دارند. گرچه هر دو قناد امسال به دلیل بیماری نمیتوانند در مراسم عزاداری تکیه شرکت کنند.
محرم را بهانه کردیم و پای صحبت این دو قناد قدیمی که نزدیک یک قرن سن دارند و همچنین رجبی، از اعضای فعلی هیئت امنای تکیه قنادها و محمد صالحی، یکی از قنادهای پایین خیابان نشستیم تا مرور کنیم اتفاقی را که در تاریخ عزاداری مشهدیها به نام تکیه قنادها ثبت شده است.
گفتوگویی که از شکلگیری تکیه قنادها آغاز شد و بعد از خاطرهگویی از نحوه شکستن غدغنی روضهخوانی توسط قنادها با بیان ماجرای کٌرسیچهخوانی آنها، رسم پامنبریها، چادرکشی در تکیه و نحوه نذریدادن در تکیه قنادها تمام شد. آنچه میخوانید تلفیقی از خاطرات این چهار قناد از مراسم عزاداری محرم در تکیه قنادها بعد از شکستن غدغنی است.
روزگاری همه مشهد عریض و طویل امروز در چند محله اطراف حرم امام رضا (ع) خلاصه میشد و همه هیئتهای شهر هم به همین چند محله محدود میشد. هیئتهایی که بیشتر آنها توسط حاجی بازاریها راه انداخته میشدند و تکیهها زده میشد.
ما قنادها هم که در آن زمان، منظورم دوران حکومت رضاخان، است خیلی زیاد بودیم و کاسبیمان بیشتر در پایین خیابان میگذشت. به همین علت بزرگان قنادها که افرادی همچون مرحوم دارچینی بودند تکیهای را در همین پایین خیابان درست ۴ کوچه مانده به حرم پیداکردند تا محلی برای تجمع کاسبها باشد. در تکیه عزاداری میکردیم و هم اگر قرار بود دورهم برای صحبت از موضوعی بنشینیم، جمع میشدیم.
در پایین خیابان نزدیک خانه توکلی و حسینیه حاج رحیمیان، تکیهای قدیمی بود که با عنوان زرکشها شناخته میشد و توسط مرحوم ملتخواه اداره میشد. سالهای زیادی بود که این تکیه توسط قنادها اجاره شده بود که بعد از چندسال شد تکیه قنادها.
مساحت زمین تکیه زیاد بود، اما کل ساختمانش در یک ایوان خلاصه میشد؛ بدون حتی یک اتاق. درست مشابه ساختمانهای تکیه در یزد. همزمان با شروع محرم، فضای باز آن را چادر میکشیدند و عزاداری شروع میشد.
البته الان تکیه تغییر کرده و اتاقهایی به آن اضافه شده است و فضای بازی که روی آن چادر عزا کشیده میشد با آهن پوشیده شده است. آن زمان مسئول تکیه مرحوم آقای دارچینی بود که بعدها این مسئولیت به مرحوم ظریف منتقل شد.
تکیه قنادها هر صبح جمعه روضه داشت؛ حدود ۱۵۰ قناد به همراه شاگردهایشان در آن جمع میشدند. در محرم و صفر هرسال هم دهه اول محرم و آخر صفر عزاداری برپا بود.خلاف امروز، آن زمان همه روضهها صبح زود بعد از نماز صبح برگزار میشد.
ما قنادها هم در دهه اول محرم و آخر صفر در همین تکیه دور هم جمع میشدیم. نوحهای خوانده میشد و سینه میزدیم. آخر سر هم با مشارکت خود قنادها چایی در استکانهای کوچک به همراه نان قاق بین عزاداران پخش میشد.با صلات کشیدن و چاووشی خوانی غدغنی را شکستیم.
رضاخان پیغام داده بود که برگزاری عزاداری در همه جا غدغن است تا خرافات وارد شده به عزاداریها از بین برود. البته مردم به این حرفها اهمیتی نمیدادند و عزاداریها را مخفیانه برگزار میکردند. ما قنادها هم همینطور بودیم.
هنوز مدت زیادی از آمدن این پیغام نگذشته بود که در محرم تصمیم گرفتیم تکیه قنادها را سیاهپوش و عزاداری سالار شهیدان را آغاز کنیم. چادرها را زدیم و زنجیرها را بیرون آوردیم.
روزهای اول را آرام برگزار کردیم، اما چند روز بعد بیش از ۴۰۰ قناد و شاگرد قناد کنار هم جمع شدیم و رفتن به حرم را برای عرض تسلیت به امام رضا (ع) آغاز کردیم. با همین حرکت ما از تکیه قنادها، غدغنی در روضهخوانی شکسته شد و سایر هیئتها هم شروع کردند.
رفتن به حرم را با صلات کشیدن آغاز کردیم. در ادامه چاووشیخوانیهایی هم صورتگرفت. البته چاووشیخوانی بیشتر برای بدرقه و استقبال از زائران حج کاربرد داشت، اما علاوه بر این چاووشیخوانها فرارسیدن محرم را هم با همین روش خبر میدادند. الان همین شعر چاووشیخوانها در محرم به عنوان نوحه استفاده میشود.
تعدادمان زیاد بود. مأموران نمیتوانستند کاری بکنند بهویژه که مردم هم به جمعیت ما اضافه شده بود. تا خود حرم عزاداری کردیم و از بازار زنجیر، وارد حرم امامرضا (ع) شدیم. دقیق به خاطر ندارم چه روزی بود، اما مأموران حکومتی تذکر میدادند.
مردم را هل میدادند و با چماق تهدید میکردند. هرطور بود بالاخره خودمان را به حرم رساندیم. داخل حرم امام رضا (ع) رو بهروی ضریح فولاد کرسیچهای گذاشتیم و مداح بالای آن یاا... گفت و ختم داد.
ما مشهدیهای قدیم میگوییم کرسیچه خوانی و بعضیها میگویند چهارپایه خوانی. آن زمان تکیه قنادها این مراسم را در محرم و صفر برگزار میکرد.
هر وقت که قرار بود قنادهای عزادار تا حرم برای عرض تسلیت بروند چند نفر مسئول گذاشتن کرسیها یا همان چهارپایهها میشدند. مداح در مسیر بالای این کرسیچهها (کرسی کوچک) میرفت و نوحه میخواند. در مسیر قبل از رسیدن به بازار زنجیر، چند مداح با رفتن روی این کرسیچهها، نوحههای خودشان را به نوبت در ۱۰ الی ۱۵ دقیقه میخواندند.
مرد باخدایی در محله قبرمیر درست در کوچه کشمیریها زندگی میکرد که مداح سنتی بود. همه ما قنادها این مداح را به نام حسین کشمیری میشناختیم. الان سالهای زیادی است که به رحمت خدا رفته است. این آقا چنان در وصف امامحسین (ع) نوحهخوانی میکرد که دلها آتش میگرفت.
برای ما قنادها هم در تکیه چندبار نوحهخوانی کرد. چون سید بود موقع نوحهخوانی کلاه سبز یا فینه عراقی به سر میگذاشت و لباس مخصوصی هم میپوشید. البته آن زمان بیشتر مداحها که شناخته شده بودند، لباس مخصوصی داشتند. پالتوی بلندی میپوشیدند و عرقچین یا فینه که نوعی کلاه بود میگذاشتند. نوحهخوانهای غیر سید هم در بیشتر مواقع عرقچین استفاده میکردند.
البته مثل الان نبود که هرکسی بتواند در وصف ائمه (ع) نوحه و روضهای بخواند. بیشتر مداحها پیر بودند؛ مثلا هر مداحی که قنادها دعوت میکرد بالای ۵۰ سال سن داشت که به سبک سنتی میخواند. بدون اینکه یک ورق کاغذ دستشان بگیرند. همه را از حفظ میخواندند. از بلندگو هم خبری نبود. خود نوحهخوان صدای رسایی داشت که تمام عزادارها در مراسم محرم صدای او را میشنیدند.
بیشتر تکیهها در مشهد مراسمهای مشابه داشتند. البته تکیه قنادها در محرم و صفر جمعیت زیادی را به خود میدید. برخی از اوقات شاگرد قنادها مجبور میشدند دم در را هم فرش کنند که عزاداران بنشینند. البته برای خانمها در داخل ایوان با کشیدن چادر مشکی بزرگی از وسط، جایی درست میشد.
بیشتر این خانمها دختران و همسران خود قنادها و ساکنان کوچه عباسقلیخان و پایین خیابان بودند. وقتی همه صبح زود در تکیه جمع میشدند قبل از آمدن نوحهخوان یا شروع روضه یکی از پیرغلامان اهلبیت (ع) شروع میکرد به خواندن اشعار و روضههایی از امامحسین (ع) و یارانش. اینها همان افراد پامنبری بودند.
البته این پامنبری تکیه قنادها که تعدادی از آنها خود قنادها بودند در آخر مراسم بعد از نوحهخوان اصلی هم روضهای میخواندند. بیشتر محرم و صفرها در تکیه، عزاداران با چای و نان قاق به عنوان صبحانه پذیرایی میشدند. بعدها که دادن غذا هم در تکیهها روال شد. آبگوشت یا شله میدادیم.
موقع شله خوردن ظرفهای بزرگی بود که هر چند نفر با هم سر یک ظرف مینشستیم و شله میخوردیم. البته الان هم تکیه قنادها در دهه آخر صفر به عزاداران ناهار میدهد، اما برخلاف سنت گذشته که نذری شله بود، برنج و قیمه توزیع میشود.
تکیه قنادها با هزینه خود قنادها اداره میشد. قنادها چای و قند را خودشان میدادند یا هزینه آن را پرداخت میکردند. البته بیشتر از محل نذری قنادها این مایحتاج تأمین میشد.
به همین دلیل اگر قرار بود غذایی هم بین عزاداران توزیع شود بیشتر خرج را خود قنادها میگذاشتند. محرم یکی از سالهای دهه ۴۰ شب قبل از عاشورا شروع به پخت شله کردیم.
مقدار شله به تعداد قنادها بود، اما وقتی قنادها از حرم برمیگشتند جمعیت زیادی از عزاداران را همراه خود کرده بودند تا غذا را با هم بخورند. وقتی جمعیت به تکیه رسید بین همه افرادی که شب سر دیگها مانده بودند تا شله آماده شود پچپچ افتاد؛ اینکه غذا فقط اندازه ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر است.
آشپز اصلی که کربلایی صدایش میکردند اعلام کرد نگران نباشید به نام امامحسین (ع) سر این دیگ را باز میکنیم تا خود آقا برکت بدهد و شله نذری به همه برسد. همینطور هم شد نه تنها این غذا بین حدود ۶۰۰ عزادار پخش شد، بلکه حتی ته دیگها هم ماند.
تکیه قنادها، با قدمت ساختمانی که عمرش به بیشاز ۱۵۰ سال قبل برمیگردد همچنان در پایین خیابان پابرجاست. این تکیه این روزها به صورت هیئت امنایی اداره میشود. البته ظاهر آن نسبت به گذشته تغییر کرده است.
ایوان اصلی بخش بخش شده و حیاط میانی که محل چادرکشی در محرم بود، پوشیده شده است. دیگر خبری هم از علم بزرگ قنادها نیست، گویا این علم که هر سال با آمدن محرم تزئین میشد و روی شانه قنادها به حرم میرسید، به سرقت رفته است.
البته با وجود همه تغییراتی که در سال ۱۳۶۰ به این تکیه قدیمی داده شده، هنوز بخشهایی از تزیینهای قدیمی پابرجاست. آجرهای رنگی سردر از جمله همین مصالح قدمتدار است.
به اندازه همین تغییرات، مراسم عزاداری در محرم و صفر تکیه هم تغییر کرده است. دیگر خبری از پامنبریها، کرسیچهخوانها و مراسم روضه صبح نیست. به جای آن قنادها در دهه اول محرم و دهه آخر صفر عصرها برای عزاداری در تکیه دور هم جمع میشوند.
* این گزارش پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ در شماره ۲۹۵ شهرآرا محله منطقه ثامن چاپ شده است.